قرارگاه میثم

انتخابات فردایی هم دارد

بررسی افشا 2 تفکر متفاوت در مناظره سوم، یکی تفکری که می‌خواست بگوید حق با آمریکاست و مشکلی هم اگر در زندگی مردم هست نه از بدخواهی دشمنان بلکه تقصیر خودمان است و دیگری تفکری که می‌گفت مشکلات ملت به هر چیزی مربوط باشد ناشی از ایستادن ما در مقابل زورگویان نیست،را در ادامه می خوانید.

به گزارش مجله شبانه باشگاه خبرنگاران،  یادداشتی از مهدی محمدی منتشر شده در روزنامه وطن امروز(شنبه)که تا ساعاتی دیگر بر روی کیوسک مطبوعات قرار می گیرد را نظر می گذرانید :

مناظره سوم دیدنی بود. مهمتر از حرف‌هایی که زده شد، چهره‌هایی است که افشا شد. 2 تفکر در این مناظره رویاروی یکدیگر ایستادند؛ تفکری که می‌خواست بگوید حق با آمریکاست و مشکلی هم اگر در زندگی مردم هست نه از بدخواهی دشمنان بلکه تقصیر خودمان است و تفکر دیگری که می‌گفت مشکلات ملت به هر چیزی مربوط باشد ناشی از ایستادن ما در مقابل زورگویان نیست.

آنها که قبلا به راه تسلیم رفتند گلی بسر مملکت نزدند و جایی هم اگر توفیقی و پیشرفتی داشتیم محصول این بود که دانستیم در سر خم کردن مقابل آمریکا و دل خوش کردن به خنده اروپا خیری نیست.

بیشتر از 2 سال است که آمریکایی‌ها می‌گویند هدف آنها اجتماعی کردن خط سازش در ایران است. یعنی چه؟ یعنی مردم به این باور برسند که مشکلات اقتصادی آنها مربوط به تحریم‌هاست و تحریم‌ها هم مربوط به شیوه و سیاستی که نظام در مذاکرات هسته‌ای در پیش گرفته و لذا راه حل مشکلات اقتصادی ملت، کوتاه آمدن و تسلیم در مقابل آن چیزی است که آمریکا می‌خواهد. دولت آمریکا برای اینکه این صدا به گوش ملت ایران برسد و مردم متقاعد شوند که هر دولتی سر کار آمد ناچار باید راه سازش را در پیش بگیرد، زحمت کم نکشیده‌اند.

سفارتخانه مجازی زدند، سخنگوی فارسی‌زبان منصوب کردند،  فیلتر‌شکن به ایران فرستادند، در عالی‌ترین سطح خطاب به ملت ایران بیانیه‌های مبسوط صادر کردند و خلاصه هر کاری به عقل‌شان می‌رسید، کردند تا مردم ایران –خصوصا در آستانه انتخابات- به این جمع‌بندی برسند که راه حل مشکلات اقتصادی کشور گذشتن از دالان سازش است.

حقیقت اما این است که در این مسیر چندان موفق نبودند. مردم ایران می‌دیدند و می‌بینند که اینکه پراید گران شده یا در مغازه سر کوچه آنها کره پیدا نمی‌شود، ربطی به تحریم و مذاکرات ندارد. مساله این است که دولتی سر کار است که 2 سال است کار را زمین گذاشته و به حاشیه مشغول است، بنابراین طبیعی است که ترکیب تحریم و سوء‌مدیریت چنین بساطی را درست کرده باشد.

 مردم ایران می‌دانند آمریکا هنری جز دشمنی ندارد و می‌دانند این امامزاده این طرف و آن طرف کور کرده اما شفا بعید می‌دانم داده باشد. این را هم می‌دانند که اگر دولت اراده کند و کسانی از داخل پالس تسلیم نفرستند و امکانات کشور تجمیع شود، نه آمریکا و نه بزرگ‌تر از آمریکا نمی‌توانند بنشینند و هر روز برای سفره این ملت نقشه‌های جدید بکشند.

در مناظره دیروز آنچه از همه تلخ‌تر بود، این بود که 2 کاندیدا که یکی نماینده رهبر معظم انقلاب در شورایعالی امنیت ملی است و دیگری مشاور ایشان جلوی چشم ملت ایستادند، دشمنی دشمن را نادیده گرفتند و چنان با مردم حرف زدند که گویی مشکلات زندگی و معیشت آنها مربوط به مقاومتی است که در مقابل اجنبی شده است.

 از آقای روحانی انتظاری نیست. او وقتی از خط سازش دفاع می‌کند در واقع در حال دفاع از کارنامه خود است ولی آقای ولایتی چهره واقعی خود را آشکار و حرف آن کسانی را تصدیق کرد که می‌گفتند ایشان اگر بر سر کار بیاید به اصولگرایان بدتر از آن خواهد کرد که اصلاح‌طلبان کردند.

در آینده اگر دوباره ایران و غرب بر سر میز مذاکره بنشینند- که خواهند نشست- مذاکره‌کنندگان غربی می‌توانند به حرف‌های آقای ولایتی استناد کنند و بگویند که به شهادت همین حرف‌ها مشکل از مذاکره‌کنندگان ایرانی است نه آنها، بنابراین چنانکه آقای ولایتی- البته به تلویح- فرموده‌اند غربی‌ها هر چه با ما کردند حقمان بوده است.انتخابات آخر دنیا نیست، 24 یا 31 خرداد فردایی هم دارد.


نوشته شده توسط سرباز ولایت در 20 / 3 / 1392برچسب:انتخابات ریاست جمهوری,مذاکره با آمریکا, ساعت | لينک ثابت |

چرا آیت الله هاشمی اینقدر از آمریکا می ترسد؟ و می ترساند؟!

آقای هاشمی در سال 67 نیز چنین روشی را بازی کرد و علی رغم آمادگی کشور و نیروهای نظام و بسیج کشور از اوضاع کشور سیاه نمایی نمود و به همراه موسوی و حسن.ر چنان اوضاع را بحرانی و سیاه جلوه داد که پذیرش قطع نامه 598 را به امام عزیزمان تحمیل کرد.

در مجلس سنای آمریکا در طرح تجزیه سیستان و بلوچستان و آذربایجان ایران وجود دارد! و بعد هم قرار است اسرائیل به ایران حمله کند و به او کمک نظامی کنند! منتظر انتخابات بودند که تکلیف روشن شود گویا از این پس فعال شوند! امید است که در شرایط موجود تصمیم جدی بگیرند و فرصتی دیگر به ما مردم داده شود و...!

به گزارش بولتن نیوز، مطالب فوق، سخنانی است که آیت الله هاشمی بعد از احراز نشدن صلاحیتش از سوی شورای نگهبان، در جمع ستادهایش ایراد کرد. اینکه ایشان، چنین فضای کشور را تیره و تار جلوه دهند و اعلام کنند که هر کسی بیاید نمی تواند کاری کند جز من! و خود را منجی مردم بداند و به آن دائم افتخار کند! شیوه و سنت همیشگی ایشان است. و در همه برهه های زمانی انقلاب به توهم یا به راستی از خود چنین چهره ای دوست دارند که نمایش داده شود.

فقط ایشان باید می گفتند اگر اوضاع اینقدر که مدعی هستند خراب است و هیچ امیدی وجود ندارد و عنقریب است که ایران کن فیکون شود، چگونه خودش می توانست آنرا برگرداند و ایران را گلستان کند؟! ترساندن مردم و مسئولان از این که قدرش را ندانستند و دیگر همه چیز خراب شده، شیوه نخ نما شده حضرت آیت الله می باشد که دیگر مردم باور نمی کنند.

همین شیوه بود که حضرت امام خمینی را به سر کشیدن جام زهر مجبور کرد و آن شیر علوی را مجبور کرد که از مردم و خانواده شهیدان عذرخواهی کند از شعارهای حماسی خود، آقای هاشمی در سال 67 نیز چنین روشی را بازی کرد و علی رغم آمادگی کشور و نیروهای نظام و بسیج کشور از اوضاع کشور سیاه نمایی نمود و به همراه موسوی و حسن.ر چنان اوضاع را بحرانی و سیاه جلوه داد که پذیرش قطع نامه 598 را به امام عزیزمان تحمیل کرد.

این در حالی بود که در تمام طول جنگ فقط 12 درصد از بودجه کشور در آن جنگ استفاده می شد و همین آقایان توجهی در خور به دفاع مقدس و تدارک آن صورت نمی گرفت. اسناد آن موجود و در کتب مختلف و حتی در خاطرات خود آیت الله به وفور یافت می شود.

اینکه دائم در ژانر منفی بافی و نقش کلام در کارتون آدم کوچوله ها گفته شود که من می دانستم و می دانم که شکست می خوریم! و پیروز نمی شویم! و همه از بین می رویم! قطعا برای ملت غیور ایران پذیرفتنی نیست چون اگر این نقش پذیرفتنی بود هرگز ملت انقلاب نمی کرد آقای هاشمی و هرگز در برابر متجاوزان نمی ایستاد و هرگز دم از استقلال طلبی نمی زد اگر به حرف شما بود همچنان باید از پول و وجوهات شرعی مردم میلیون ها تومان به سازمان جهنمی منافقین علی رغم مخالفت حضرت امام پول می دادید و توجهی به خیزش عمومی امام نمی کردید و فکر می کردید که با دست خالی نمی توان با رژیم شاه که وابسته به آمریکا و غرب بود مبارزه کرد و پیروز شد. اگر به حرف شما بود باید از همه حرف شنوی داشت حتی غارتگران و نوکران مرتجع شیوخ اطراف خلیج فارس اگر به حرف شما بود باید صدام هم نشست و برخاست می کردیم حتی اگر شهرهای ما را در اشغال داشته باشد و اگر به حرف شما بود باید قذافی مزدور کلیه تجهیزات هسته ای خودمان را بارکشی می کردیم و تحویل آمریکا می دادیم.

نه جناب آیت الله این راه و روش امام و رهبری و ملت غیور و ملت غیور ایران نیست، آمریکا و غرب آن زمان که در اوج قدرت و ابر قدرتی بودند هیچ غلطی نتوانستند بکنند چه رسد الان که تا خرخره در منجلاب و مشکلات اقتصادی غرقند و دست و پای بیهوده می زنند!

شما خیلی نگران نباشید این ملت سرافراز در 24 خرداد چنان حماسه ای برپا کنند که هم دشمنان را مبهوت هوش و ذکاوت و بصیرتشان خواهند کرد. فقط چند روز صبر کنید تا ببینید.


نوشته شده توسط سرباز ولایت در 11 / 3 / 1392برچسب:آیت الله هاشمی,انتخابات ریاست جمهوری,مذاکره با آمریکا,ترس از آمریکا, ساعت | لينک ثابت |