|
علیرضا نوری زاده ضد انقلاب خارج نشین و جاسوس MI6 در تلاش برای تجزیه کردن خاک ایران! این عملکرد وی نشان میدهد که ضد انقلاب پرمدعی وطن پرست تا چه حد برای پول حاضر است حاک میهن خود را بفروشد. لازم به یاد اوری است که نامبرده اخیرا در جلسه ای در پاریس که گروه تجزیه طلب الاهوازی به جهت جداسازی خاک خوزستان از ایران تشکیل داده اند شرکت کرده است.
تلویزیون ایران فردا نیز که با دلارهای پادشاه سعودی راه اندازی شده است گامی دیگر در جهت ثابت نمودن دشمنی بیشتر خود با این مرزوبوم است .
نوشته شده توسط سرباز ولایت در 23 / 12 / 1391برچسب:نوری زاده,تلویزیون ایران فردا,نشست الاهوازی,تجزیه طلبی,, ساعت |
لينک ثابت |
|
|
|
با اعلام موجودیت تلویزیون "ایران فردا" با مدیریت "علیرضا نوری زاده" گمانه های بسیاری در مورد منابع مالی این شبکه که دفتر آن در لندن قرار دارد بر سر زبان ها افتاد.
اما اکنون پایگاه خبری حقوق انسانی و اولیه بشر که ارگان خبری انجمن حمایت از حقوق دموکراتیک زندانیان سیاسی است و در خارج از ایران فعالیت می کند خبر داده که "علیرضا نوری زاده" اقرار کرده که تمامی پول و امکانات تاسیس تلویزیون ایران فردا را ولیعهد سعودی متقبل شده است.
در این خبر که سایت ایران گلوبال نیز منتشر شده آمده است: «از مدت ها پیش، کیهان شریعتمداری و برخی از خبرگزاری های امنیتی جمهوری اسلامی علیرضا نوریزاده را به همکاری با دستگاه اطلاعاتی عربستان و اخذ وجوه کلان مالی از ولیعهد عربستان متهم می ساختند؛ اتهاماتی که کرارا از سوی وی رد گردیده بود و متقابلا علیرضا نوری زاده رسانههای امنیتی جمهوری اسلامی و مشخصا حسین شریعتمداری را به شایعه سازی و خبر سازی جعلی متهم می کرد.
اما اینک علیرضا نوری زاده بدون این که مورد بازجویی و شکنجه حسین بازجو قرار گرفته باشد در فضای دموکراتیک و آزاد و مه آلود لندن ضمن سپاس گزاري صمیمانه! از برادر عزیزش، ولیعهد سعودی، اقرار کرد که تمامی پول و امکانات تاسیس تلویزیون موسوم به ایران فردا را وی متقبل شده است.»
ارگان خبری انجمن حمایت از حقوق دموکراتیک زندانیان سیاسی می افزاید: «علیرضا نوری زاده توضیح نداد که اگر پول و هزینه تاسیس تلویزیون را ولیعهده عربستان پرداخت کرده است چرا نام آن را به جای "عربستان فردا" ،"ایران فردا" گذاشته است.»
گفتنی است پیش از این، "شهرام همایون" مدیر و مجری تلویزیون "کانال یک" ضمن انتقاد از تلویزیون "ایران فردا" خواستار شفاف سازی این شبکه در خصوص منابع مالی آن شده بود. [اینجا بخوانید]
به تازگی عکسی از علیرضا نوری زاده مدیر تلویزیون ایران فردا منتشر شده که وی را در حال سخنرانی در گردهمایی تجزیه طلبان در لندن نشان می دهد.
نوشته شده توسط سرباز ولایت در 21 / 12 / 1391برچسب:نوری زاده,قوری زاده,تلویزیون ایران فردا,عربستان سعودی, ساعت |
لينک ثابت |
|
|
|
پونه قدوسی روزنامهنگار ایرانی است که در بخش فارسی بیبیسی فعالیت و به همراه سیاوش اردلان و ستار سعیدی برنامهٔ نوبت شما را اجرا می کند. او حرفه ژورنالیستی را در سال 1990 در جریان زلزله رودبار آغاز کرد و پس از آن با رسانه های خبری زیادی همکاری کرد.
او در سال 2000 به سرویس جهانی بی بی سی پیوست و به عنوان تهیه کننده و مجری کار خود را آغاز کرد. پونه قدوسی به عنوان تهیه کننده برنامه جدید بی بی سی با عنوان «Newslight» و همچنین تهیه بولتن های خبری سرویس جهانی بی بی سی فعالیت خود را با بی بی سی ادامه داد. در سال 2008 در بی بی سی فارسی و در برنامه نوبت شما مشغول به فعالیت شد.
در فواصل سالهای 2011 تا 2010 پونه قدوسی مدیریت پروژه ای را بر عهده داشت که در جریان آن تاثیر استفاده از رسانه های اجتماعی در بین اقشار مردم (بی بی سی) مورد آزمون قرار می گرفت.در تاریخ 2011/فوریه/15 در همکاری با نیویورک تایمز و با نویسندگانی همچون NEIL MacFARQUHAR و ALAN COWELLدر مقاله ی تحت عنوان «استفاده مجدد جمهوری اسلامی از زور علیه معترضان» علیه نظام جمهوری اسلامی ایران دست به قلم شد و در جریان آن از هیچ اقدامی در جهت تحریف واقعیت دریغ ننمود.
پونه قدوسی مجری بی بی سی فارسی از گذشته تا حال
برنامه نوبت شما چه اهدافی را دنبال میکند؟
مهمترین برنامه تلویزیون فارسی بی بی سی (BBCPersian) که مأموریت تأثیرگذاری بر افکار عمومی ایرانیان را با توسل به شیوه های گوناگون عملیات روانی تعقیب می کند، برنامه روزانه "نوبت شما” ست. دست اندرکاران این برنامه همواره تلاش می کنند حرف های مورد علاقه خود را از زبان مردم ایران بیان کنند.
افشاگری در شهریور 1390علیه صادق صبا ، قربانی تجاوز پونه قدوسی
این برنامه یک گاف بزرگ داد؛ یک سناریوی واحد را با جملاتی دقیقا عین یکدیگر، از زبان دو به اصطلاح مخاطب که ظاهرا از دو موقعیت جغرافیایی مختلف با نوبت شما تماس گرفته بودند، روی آنتن شبکه برد.
موضوع چه بود؟
در برنامه "نوبت شما” نیز یکی از مخاطبان بی بی سی فارسی پس از لحظاتی در حال بیان ماجرای این تجاوز بر روی آنتن زنده بود که مجری برنامه مذکور (سیاوش اردلان) بلافاصله سخنان آن مخاطب را قطع و تاکید کرد که مجبوریم "به خاطر رعایت حال آن مجری!” چنین تماس هایی را قطع کنیم
صادق صبا مدیر بی بی سی فارسی و لیلا خدابخشی سردبیر نوبت شما که با برملا شدن این ترفند کودکانه، موقعیت خود را متزلزل دیدند، قبل از بازخواست شدن از سوی مسؤولان سرویس جهانی بی بی سی و مقامات ذیربط در وزارت خارجه انگلیس، دو نیروی جزء را قربانی کرده اند تا مسؤولیت تمام رخدادهای مسأله دار شبکه را به گردن آن ها بیندازند و دیگر کسی خودشان را مورد مؤاخذه قرار ندهد.
لیلا خدابخشی سردبیر نوبت شما بی بی سی فارسی
پونه قدوسی به همکار تاجیک خود چه گفته بود؟
من هر روز از خودم این سوال را می پرسم، که چرا برای سرویس خارجی بی بی سی (BBC World Service) کار می کنم؟ در حالی که این شغل مرا از خانواده ام دور کرده است و مانع بازگشتم به ایران شده. شغلی که مرا از وطنم دور کرده است و خانواده ام را تحت فشار قرار داده است؛ این جملات توصیف وضعیت شغلی پونه قدوسی است به زبان خود او که در گفتگوهای خصوصی با همکارانش مطرح کرده است.
صادق صبا در مسئولیت خود ماند تا ثابت شود در بنگاه خبرپراکنی دولتی انگلستان با افراد دانه درشت هیچ گاه برخورد نمیشود.
صادق صبا مجری فاسد بی بی سی
بعد از این بود که پلیس انگلیس به ناچار اعلام کرد یک مجری دیگر شبکه بی بی سی به نام استوارت هال در دادگاهی در انگلیس در مورد اتهام تجاوز به زنان و دختر بچه ها مجرم شناخته شد.مجری کهنه کار بی بی سی که اکنون هشتاد و سه سال دارد بر ابعاد رسوایی جنسی مسئولان شبکه بی بی سی در دهه های گذشته افزوده است. استوارت هال به سه فقره سوء استفاده جنسی و آزار بی شرمانه دختران زیر سن قانونی متهم شده است.
استوارت هال مجری کهنه کار و فاسد بی بی سی
جیمی سویل مجری کهنه کارو فاسد بی بی سی که به 450 کودک تجاوز کرده بود نوشته شده توسط سرباز ولایت در 20 / 12 / 1391برچسب:بی بی سی فارسی,پونه قدوسی,نوبت شما,ضد انقلاب,تجاوز در بی بی سی,صادق صبا, ساعت |
لينک ثابت |
|
|
|
سایت ایران گلوبال وابسته به اپوزیسیون انگلستان نوشت:درگیری و اختلاف نظر شدید بین فخرآور و اعضای سوپر شورای رضا پهلوی منجر به لغو جلسه سوپر شورای رضا پهلوی شد.مقرر شده است دفتر رضا پهلوی به صورت رسمی نامناسب بودن آب و هوا را علت لغو آن اعلام کند.
سایت ایران گلوبال وابسته به اپوزیسیون انگلستان
سایت دیگر ضد انقلاب بعد از تشکیل جلسه نوشت:بزرگترین فضاحت تاریخ برای شاهزاده رضا پهلوی رقم خورد.پشت پرده همکاری دفتر شاهزاده رضا پهلوی و شورای ملی ایرانیان چه کسی لابیگر مزدور وزارت اطلاعات امیر عباس فخرآور بوده است ؟؟؟
تمامی سناتورها و اعضای پارلمان آمریکا نشست بررسی اهداف شورای ملی ایرانیان را در دانشگاه امنیت ملی واشنگتن بدلیل حضور ایادی مورد دار و مزدوران وزارت اطلاعات ایران پس از دریافت گزارشات ما و دریافت گزارش مستند از طریق تیم حقوقی ما از خیر این نشست گذشتند و تحریم نمودند ولی شاهزاده رضا پهلوی به اخطارها گوش ندادند و یا نگذاشتند گوش فرا دهد و فریبشان دادند و بایستی منتظر عواقب ننگین این حرکت بود .تمامی سناتورهای دعوت شده و اعضای کنگره آمریکا از ۴۸ ساعت قبل معذوریت خود را جهت حضور به دانشگاه امنیت ملی اعلان نموده بودند چرا این اطلاعات به شاهزاده رضا پهلوی داده نشد ؟ امیر عباس فخرآور و تیم مزدورانش بوسیله چه کسی شاهزاده رضا پهلوی و تیم امنیتیش را فریب دادند ؟؟؟
نوشته شده توسط سرباز ولایت در 19 / 12 / 1391برچسب:ضدانقلاب,شورای ملی خیالی,ربع پهلوی,, ساعت |
لينک ثابت |
|
|
|
"بی بی سی"ارگان رسمی دولت انگلیس، در یادداشتی با عنوان "ماموران مخفی امآی۶ در رسانههای بریتانیا" به قلم "جرمی دانز" می نویسد: در دسامبر سال ۱۹۶۸ میلادی روزنامه روسی "ایزوستیا" که تحت کنترل دولت بود، رشته یادداشتهایی را منتشر کرد که در آنها چندین روزنامهنگار برجسته بریتانیایی به جاسوسی متهم شدند. این روزنامه اسامی روزنامهنگارانی را که مدعی بود ماموران مخفی هستند، با کد رمز آنها منتشر کرد.
این رشته یادداشتها موجی از اعتراضات را در بریتانیا به دنبال داشت: روزنامه روسی مدعی شده بود که روزنامهنگاران و سردبیرانی از ساندی تایمز، آبزرور، دیلیتلگراف، دیلیمیل و بیبیسی به طور مستقیم با امآی۶ (سازمان اطلاعات و امنیت خارجی بریتانیا) کار میکنند.
نویسنده در ادامه با طرح این سوال که "مدارک مقامات شوروی سابق برای اثبات این ادعا چه بود؟" می نویسد: مجموعه مدارکی که مدعی بودند یادداشتهای غیررسمی امآی۶ است. به نظر میرسید که این یادداشتها، از مجموعه عکسهایی به دست آمده بودند که با یک دوربین جاسوسی ثبت شدهاند.
یکی از آنها شامل جدولی بود از اسامی روزنامهها، خبرنگار یا سردبیری که گفته شده بود امآی۶ به عنوان رابط در هر یک از روزنامهها دارد، کد رمز هر یک از آنها و کد رمز طرف حسابشان در امآی۶.
وی افزود: در آن زمان، روزنامهها و خبرنگارانی که به جاسوسی متهم شدند، این ادعا را رد کردند. رئیس بخش خارجی بیبیسی که بعدها به سرویس جهانی بیبیسی تغییر نام یافت، مجموعه یادداشتهای روزنامه روسی را "مثال بارزی از پروپاگاندا (تبلیغات گسترده و جهتدار) توسط پلیس مخفی" خواند.
"جرمی دانز" در ادامه با اذعان به همکاری و اجرای طرح های سازمان جاسوسی انگلیس توسط بی بی سی با طرح این سوال که "درست است که در طول جنگ جهانی دوم، بیبیسی پیامهایی را به رمز برای ماموران مخفی بریتانیا در پشت مرزهای دشمن پخش میکرد و برخی روزنامهنگاران هم با هدف کمک به پروپاگاندا با امآی۶ همکاری میکردند، ولی آیا چنین فعالیتهایی واقعا در دوره بعد از جنگ هم ادامه داشت؟" چنین پاسخ می دهد: نتیجه بررسیهای رادیو ۴ بیبیسی نشان داد که ظاهرا ساختار، نگارش و لحن مدارکی که روزنامه روسی چاپ کرده بود، درست است. ولی استنتاج این که آیا آنها واقعی و موثق هستند یا نه، کار راحتی نبود: امآی۶ هیچوقت درباره عملیات خود توضیح نمیدهد و مدارکش را هم از حالت محرمانه خارج نمیکند. تمام افرادی نیز که در این مدارک از آنها نام برده شده است، مردهاند.
اما بین مورخان و محققانی که تاریخ فعالیتهای جاسوسی را بررسی کردهاند، همینطور روزنامهنگاران باسابقهای که با آنها تماس گرفته شد، اتفاقنظری روشن وجود داشت: با وجود تمام انکارها، آنچه منتشر شد، موثق بود.
نویسنده در ادامه به نقل از "استفان دوریل" نویسنده کتاب "تاریخچهای از امآی۶" آورده است: "اینها مدارک موثقی از امآی۶ هستند."
او اضافه میکند که آنتونی کوندیش، یک افسر سابق امآی۶ قبل از مرگ به او گفت که این سازمان در طول جنگ سرد، از روزنامهنگاران استفاده کرده است.
"جرمی دانز" سپس می نویسد: شاید بتوان این موضوع را که روسها چطور به این مدارک دست یافتهاند، از تاریخ یکی از آنها حدس زد: سپتامبر ۱۹۵۹ میلادی.
آقای دوریل معتقد است که به احتمال زیاد، این یادداشتها توسط "جورج بلیک" یک مامور مخفی کاگب (اداره اطلاعات و امنیت اتحاد جماهیر شوروی سابق) که با امآی۶ کار میکرد، در اختیار شوروی قرار گرفته است.
در آن زمان، "بلیک" اغلب اوقات به عنوان مامور کشیک شب در مقر امآی۶ در لندن انجام وظیفه میکرد. او وقتی برای بازرسی از داخل ساختمان میرفت، حین عبور از راهروهای اداره، با دوربین کوچکی که داشت، از هر مدرکی که میدید، عکاسی میکرد و آنها را به دست کاگب میرساند.
به نوشته نویسنده: پروفسور کریستوفر اندرو، یک تاریخنگار رسمی امآی۵ (سازمان اطلاعات و امنیت داخلی بریتانیا) که کارشناس فناوری جاسوسی مربوط به دوره شوروی نیز هست، به تمام این احتمالات، مورد دیگری را هم اضافه میکند: این احتمال وجود دارد که بلیک از این مدارک عکاسی کرده و به دست کاگب رسانده باشد و بعد روسها از کیم فیلبی، از جاسوسان دوجانبه سرشناس تاریخ، درباره این که چطور از آنها استفاده کنند، مشاوره گرفتهاند.
فیلبی توسط دیوید استور، سردبیر وقت آبزرور استخدام شده بود. نام استور هم در فهرست روزنامهنگارانی بود که شوروی به عنوان همکاران امآی۶ معرفی کرد.
آقای استور همواره عضویت خود در امآی۶ را رد میکرد. اما شرایطی که در نهایت باعث شد او هم به عنوان جاسوس امآی۶ معرفی شود، این ایده را که فیلبی در این روند نقش داشته است، تقویت میکند.
فیلیپ نایتلی، خبرنگار ساندیتایمز گفت که در آن زمان، تقریبا همه میدانستند که هنری برندون، یکی از همکارانش که نامش هم در فهرست ایزوستیا بود، برای امآی۶ کار میکند.
آقای نایتلی همچنین گفت که یکی از سردبیرانی که نامش در آن فهرست بود، قبلا به ماموران امآی۶ کمک کرده بود تا در پوشش خبرنگار فعالیت کنند.
سر آلیستار هورن، مورخ و زندگینامهنویس، میگوید که وقتی در دهه ۱۹۵۰ میلادی در آلمان برای دیلیتلگراف کار میکرد، سه مامور مخفی امآی۶ را به کار گرفته بود.
او میگوید: "نسل جدیدی که شکل گرفته است، این نظر را دارد که جنگ سرد، خیلی موضوعی جدی نبود."
سر آلیستار هورن، اضافه میکند: "اما برای ماهایی که در آن دوره زندگی میکردیم، (جنگ سرد) واقعا یک جنگ بود. ما این احساس را داشتیم که در جنگ به سر میبریم."
"جرمی دانز" در پایان می نویسد: جین ستن، تاریخنگار رسمی بیبیسی میگوید که درست بودن این ادعا که بیبیسی در طول دوره بعد از جنگ، پیامهایی از پیش تعیین شده، پخش میکرده است، "خیلی محتمل" است.
در مجموع میشود گفت که روسها بدترین استنتاج را از یادداشتهایی کردند که در اختیار داشتند، اما در واقع، بخشی از ادعایشان درست بود: در طول جنگ سرد، امآی۶ مجموعهای از روزنامهنگاران و سردبیران را در نشریات بریتانیا به کار گرفته بود.
جاسوسی بی بی سی,سازمان امنیتی انگلیس,ضدانقلاب, ساعت |
لينک ثابت |
|
|
|
به نقل از کوتاه نیوز, بعد از اینکه تشکیل شورایی موسوم به ملی با افتراق گروهای کوچک سلطنت طلب و استعفای دسته جمعی آنان را در پی داشت،رضا پهلوی در حرکتی تازه با تغییر نام شورای ملی به سوپر شورای ملی با کمک امیر عباس فخرآور در تلاش بود با برگزاری کنفرانسی در واشنگتن در ۶ مارس سال جاری (امروز چهارشنبه 16 دیماه 1391)، بار دیگر بخت خود را برای متحد کردن سلطنت طلبان و جلب نظر مثبت سیاستمدران آمریکایی بیازماید.
طبق اطلاعات به دست آمده جلسه رضا پهلوی با گروهک کنفدراسیون دانشجویان ایرانی به آینده موکول شده است و بعید است تشکیل شود بعد از کناره گیری حزب پان ایرانیست و جبهه ملی از شورای به اصطلاح ملی رضا پیرزاده و رضا پهلوی از گروهک های چند نفره دعوت کرده اند که این شورا؟! را همراهی کنند در این میان نام گروهک های یک نفره مانند حزب ایران فردا ، اتحادیه ملی برای دمکراسی در ایران ، حزب رستاخیر نوین ایران ، سازمان دمکراتیک یارسان ، کنگره دمکراسی خواهان سبز ایران ، سازمان زنان ایران مقیم آمریکا ، سازمان همگامان و ... به چشم می خورد.
امیر عباس فخرآور از ۲ هفته پیش با تماس با برخی از فعالان سیاسی تلاش مستمری کرده است تا بتواند برخی از آنها راضی کند در کنفرانس مذکور شرکت و صندلیهای خالی را پر کنند.
صفحه فیس بوک ضد انقلاب خبر لغو جلسه را اعلام کرده است نوشته شده توسط سرباز ولایت در 16 / 12 / 1391برچسب:سوپر شورای ملی شاهزاده,کنفدراسیوندانشجویان,ضدانقلاب, ساعت |
لينک ثابت |
|
|
|
«شغلی که مرا از وطنم دور کرده است و خانواده ام را تحت فشار قرار داده است»؛ این جملات توصیف وضعیت شغلی پونه قدوسی است به زبان خود او که در گفتگوهای خصوصی با همکارانش مطرح کرده است.
به گزارش رسانه ایران اما همکار او آقای «حمید اسماعیلف» خبرنگار ازبک، چندی پیش بخشی از صحبت های خصوصی وی را در وبلاگش منتشر ساخت.
پونه قدوسی روزگاری به او گفته بود که «من هر روز از خودم این سوال را می پرسم، که چرا برای سرویس خارجی بی بی سی (BBC World Service) کار می کنم؟ در حالی که این شغل مرا از خانواده ام دور کرده است و مانع بازگشتم به ایران شده.»
این مجری سابق برنامه «نوبت شما» در تلویزیون بی بی سی فارسی در ادامه به همکار ازبک خود می گوید که شغل من خانواده ام را تحت فشار روانی گذاشته است؛ پدر و مادرم به خاطر من بازجویی شده اند.
پونه قدوسی مجری 41 ساله BBC فارسی در ایران متولد شده و از سال 2000 به بی بی سی ملحق شده است.
نوشته شده توسط سرباز ولایت در 16 / 12 / 1391برچسب:بی بی سی فارسی,پونه قدوسی,تلویزیون بی بی سی فارسی,نوبت شما, ساعت |
لينک ثابت |
|
|
|
بعد از اینکه تشکیل شورایی موسوم به ملی با افتراق گروهای کوچک سلطنت طلب و استعفای دسته جمعی آنان را در پی داشت،رضا پهلوی در حرکتی تازه با تغییر نام شورای ملی به سوپر شورای ملی با کمک امیر عباس فخرآور در تلاش است با برگزاری کنفرانسی در واشنگتن در ۶ مارس سال جاری، بار دیگر بخت خود را برای متحد کردن سلطنت طلبان و جلب نظر مثبت سیاستمدران آمریکایی بیازماید.
آخرین گزارشها از واشنگتن حکایت از آن دارد که امیر عباس فخرآور از ۲ هفته پیش با تماس با برخی از فعالان سیاسی تلاش مستمری کرده است تا بتواند برخی از آنها راضی کند در کنفرانس مذکور شرکت و صندلیهای خالی را پر کنند.منوچهر و نسرین محمّدی با هزینه فخرآور از کالیفرنیا به واشنگتن کشانده شده اند تا در نقش سیاهی لشکر به هنگام سخنرانی شاهزاده و فخرآور برای آنان سوت و کف بزنند،همچنین هزینه یک بیخانمان دیگر در سانفرانسیسکو به نام ر.م تقبل شده است تا وی نیز یکی از صندلیهای سالن را پر کند.
امیر عباس فخرآور با ارسال ایمیل به رسانههای گروهی فارسی زبان خواهان حضور آنها در کنفرانس شده است.در دعوت نامه و لوگویی که فخرآور به رسانهها ارسال کرده است، خود را به عنوان دومین سخنران بعد از رضا پهلوی معرفی نموده است. نسخهای از آن دعوتنامه به “تلویزیون آزاد” نیز ارسال شده است.(لینک دعوتنامه فخرآور به رسانه ها)تلویزیون مردم و تلویزیون آزاد از جمله رسانههایی بوده اند که دعوت فخرآور برای شرکت در کنفرانس موصوف را رد کرده اند.
علیرضا نوریزاده،رضا پیرزاده،سعید گنجی،نازیلا گلستان،امیر گلعلی پور و شاهین نژاد و سینا دبستانی از جمله کسانی هستند که که به عنوان بنیان گذران سوپر شورا در این کنفرانس حضور پیدا خواهند کرد.
منتقدین رضا پهلوی را متهم به سواستفاده از واژه “ملی” میکنند و پیشنهاد میکنند که شاهزاده بجای اینکه اسم شورا را، شورای ملی بنامد از واژه شورای سلطنت طلبان استفاده کند که مناسبترین و روشنترین واژه برای توصیف فعالیتهای سلطنت طلبانه او میباشد نوشته شده توسط سرباز ولایت در 15 / 12 / 1391برچسب:شورای ملی,امیرعباس فخرآور,رضا ربع پهلوی,کنفرانس, ساعت |
لينک ثابت |
|
|
|
پس از تعطیلی انجمن صنفی روزنامه نگاران ایران در تهران به خاطر فعالیت های خارج از ضابطه و قانون و مقررات وزارت کار، که نه تنها انتخابات طبق ضوابط و با حضور حد نصاب اعضای انجمن امکان پذیر نمی شد، بلکه برخی اعضای انجمن و هیات مدیره در ارتباط با رسانه های خارجی، نهادهای بین المللی مسئله دار و.... در جهت سیاه نمایی اوضاع کشور تلاش داشتند و تعدادی از آنها بازداشت و تعدادی نیز به خارج کشور گریختند و در رسانه های برانداز و مخالف نظام از جمله بی بی سی، صدای آمریکا، رادیوفردا و.... کار کنند، انجمنی با عنوان انجمن بین المللی روزنامه نگاران ایران تشکیل شد.
نوشابه امیری و هوشنگ اسدی
به گزارش بولتن نیوز، این انجمن با حلقه اولیه نوشابه امیری، هوشنگ اسدی، نیک آهنگ کوثر، علی رضا نوری زاده، روزبه میر ابراهیمی، رافت و.... تشکیل شد که یا سوابق وابستگی به دستگاه های جاسوسی انگلیس و آمریکا دارند یا وابسته به صدای آمریکا هستند یا در طول دوران فعالیت قبل و بعد از انقلاب، پرونده های شاخصی در مخالفت با منافع ملت ایران و همراهی با کشورهای بیگانه داشته اند و سال هاست که در کشورهای خارجی، علیه منافع نظام و ملت ایران همکاری می کنند.
اما با کمال تعجب و حضور روزنامه نگاران ایرانی خارج کشور، نه تنها توفیقی در جهت جلب حمایت آنها و عضو گیری گسترده نداشت بلکه عملا به محلی برای عرض اندام سیاسی عناصر مسئله دار و برانداز و مخالف نظام تبدیل شد و به جای آن که مسائل و منافع ملی ایران پیگیری شد عملا محل حضور عناصر سازمان های جاسوسی انگلیس و آمریکا و محل نفوذ عده ای از عناصر معلوم الحال بود.
مزروعی
در نتیجه افرادی مانند علی اکبرموسوی خوئینی، اکبرگنجی، علی مزروعی و بسیاری از روزنامه نگاران اصلاح طلب که در داخل کشور فعالیت بیشتری داشته اند تمایل زیادی به این انجمن نداشته اند در جلسات شرکت نکرده اند و یا دیدگاه مستقل از این انجمن را ارائه داده اند و در نتیجه این انجمن با حلقه ضعیف و مسئله دار اولیه خود عملا متوقف و کم فعالیت شده و در بیانیه ها و موضع گیری های خود نیز نتوانسته تعداد زیادی امضا یا حمایت روزنامه نگاران ایرانی خارج کشور را جلب کند.
در نتیجه همان طور که بسیاری از مسوولان و اعضای انجمن صنفی روزنامه نگاران منحل شده داخل کشور، گفته اند این انجمن بین المللی روزنامه نگاران ایران عملا تعطیل شده ارزیابی می شود زیرا نه تنها در تحلیل اوضاع ایران و روزنامه نگاران کاملا سیاسی، و جانبدارانه عمل کرده و با سیاه نمایی خوراک تبلیغاتی برای کشورهای غربی ایجاد کرده بلکه توان جلب مخاطبان و روزنامه نگاران را نداشته است.
جلساتی که این انجمن در پاریس و سایر شهرهای اروپایی برگزار کرده نیز به جهت پراکندگی، نوع موضع گیری ها و عدم حمایت روزنامه نگاران، عملا محدود و کم جمعیت و با چند سخنرانی کلیشه ای برگزار شده است و کاملا منفعل وبی تحرک و بدون نتیجه بوده است.
موضع گیری ها، بیانیه ها و فعالیتی که این انجمن تاکنون داشته، عملا موجب شده که حتی حلقه اولیه نیز تمایلی به حضور بیشتر در این فعالیت ها نشان ندهد و افرادی مانند علی مزروعی که رئیس انجمن صنفی روزنامه نگاران ایران با حدود 3 هزار عضو بوده اکنون تمایلی به فعالیت در چارچوب این انجمن از خود نشان نمی دهند.
اکثر برنامه های این انجمن بین المللی روزنامه نگاران، به تجمعات سیاسی و گعده ها و گفت وگوهای سیاسی و با سیاه نمایی و صدور نظر و بیانیه در خصوص روزنامه نگاران داخل ایران محدود شده و نه تنها به بهبود اوضاع روزنامه نگاران خارج کشور و داخل کشور کمک نکرده است بلکه اوضاع روزنامه نگاران و رسانه های فارسی زبان نیز به وخامت بیشتری منجر شده است.
اکثر رسانه های فارسی زبان مانند رادیو زمانه، روز آن لاین، صدای آمریکا به خاطر برنامه های کلیشه ای و سیاه نمایی و عدم توجه به واقعیت های جامعه ایرانی در داخل و خارج کشور، به کاهش شدید مخاطبان منجر شده است.
وابستگی رسانه های فارسی زبان خارجی به دستگاه های جاسوسی، وزارت خارجه ودولت های غربی، موجب شده که عملکرد آنها به شدت ضعیف و کلیشه ای و با هدف براندازی نظام جمهوری اسلامی سمت گیری شود و در نتیجه هم از جهت جذب کمک های مالی و اسپانسر و هم از جهت بودجه در حال کاهش آنها به خاطر بی نتیجه بودن فعالیت آنها و کاهش شدید مخاطبان، بحران های بسیاری را موجب شده است.
همچنین مراکز و نهادها و موسسات اطلاع رسانی و تحقیقاتی غربی نیز که با مشکلات بسیاری مواجه شده اند عملا روبه تعطیلی هستند و اکثر محققان و روزنامه نگاران ایرانی که در این رسانه ها و موسسات کار می کنند با کاهش حقوق، اخراج و تعطیلی این مراکز مواجه شده اند.
این روند، نتیجه فعالیت های کاملا سیاسی و جانبدارانه و وابستگی به دستگاه های امنیتی و اطلاعاتی غرب و دولت های آمریکا وانگلیس است و رفتارهای کلیشه ای ، گزارش های کاملا سیاه نمایی شده، موجب شده که هر روز از تعداد این رسانه ها کاسته و از مخاطبان آنها نیز کاسته شود.
نیک آهنگ کوثر
اختلاف نظر بین بخشی از روزنامه نگاران اصلاح طلب، با کسانی که خط بر اندازی و جاسوسی را در پیش گرفته اند نیز موجب شده که همکاری روزنامه نگاران با انجمن بین المللی روزنامه نگاران به شدت کاهش یابد و رسانه های فارسی زبان نتوانند از خوراک کافی برای برنامه های خود بهره ببرند یا بودجه کافی جذب کنند و موضع گیری های متفاوت و اختلاف دیدگاه نیز موجب شده که همواره درگیری های لفظی، جلسه ای و مقاله ای آنها به وضوع به گوش برسد.
نتیجه آن که افراد وابسته به دولت های غربی، به خوبی دریافته اند که موج حوادث بعد از انتخابات 88 و خروج روزنامه نگاران سرد شده و خوراک و تحلیل های آنها پایان یافته و نوعی دلسردی از نوع تفکر براندازانه آنها بر اکثر روزنامه نگاران خارج کشور حاکم شده و نوعی سرگشتگی را برای بسیاری از این افراد برانداز مانند اعضای انجمن بین المللی روزنامه نگاران ایرانی به وجود آورده است ورفتارها و موضع گیری های افرادی مانند نیک آهنگ کوثر نیز به خوبی نشان می دهد که دچار فقدان استراتژی و برنامه هستند و نسبت به ادامه همکاری و فعالیت خود با این نوع نگرش ها کاملا تردید دارند.
عصر پنج شنبه سوم اسفند با حضور جمعی از روزنامهنگاران ایرانی مقیم فرانسه، و نیز گروهی از خبرنگاران و فعالان رسانه ای فرانسه، ، کنفرانسی مطبوعاتی در اعتراض به بازداشت روزنامه نگاران و برخورد با اهالی مطبوعات در ایران برگزار شد.
در این کنفرانس روزنامه نگاران مقیم پاریس، و در مرکز پذیرش رسانههای خارجی فرانسه (CAPE) برگزار شد، الیویه دالاژ، نایب رییس فدراسیون بینالمللی روزنامهنگاران (آی.اف.جی)؛ لوسی موریون، مدیر پژوهش سازمان گزارشگران بدون مرز؛ سارا دانیل، مسئول سرویس بینالملل هفته نامه فرانسوی نوول ابزرواتور؛ و عبدالرضا تاجیک روزنامهنگار مقیم فرانسه ملاحظات خود را بیان کردند.
این نوع همکاری ها و اعلام مواضع نشان می دهد که عده ای تلاش دارند که با حضور چهره های غربی و مخالفان نظام، از هر نوع اتفاقی برای تحت فشار قرار دادن نظام جمهوری اسلامی ایران استفاده کنند.
روزبه میر ابراهیمی
این افراد و رسانه های فارسی زبان برانداز، وقتی با مشکل به هم پاشیدگی خبرنگاران و فعالان سیاسی خارج کشور مواجه شدند، برای آن که با کمبود خوراک مواجه نشوند و به نوعی بتوانند مسائل حاشیه ای، کم اهمیت داخل را بزرگنمایی کنند و روی پرونده چند دستگیری و احضار مانور بدهند، تلاش کردند که با کمک روزنامه نگاران داخلی در روزنامه های اصلاح طلب، به خانواده ها و جریانات و اخبار داخلی دسترسی داشته باشند و با گول زدن این افراد، نوعی از ارتباط ها را ایجاد و برخی اطلاعات را به خارج کشور انتقال دادند و یا زمینه حضور رسانه های بیگانه را فراهم آورند.
اما وزارت اطلاعات با هوشیاری و تذکر در 10 ماهه گذشته و همچنین احضار و بازداشت و گفت و گو با روزنامه نگاران و سپس آزادی اکثریت آنها، به این خط دشمن پایان داد و آنها را دچار دلسردی و ناامیدی کرد و بار دیگر انجمن بین المللی روزنامه نگاران و رسانه های بیگانه را با دلسردی و نداشتن خوراک و اطلاعات لازم برای سیاه نمایی مواجه ساخت و دست دشمن و سازمان های جاسوسی را از مسائل خبری داخل کشور کوتاه نمود. و امید است که روزنامه نگاران نسبت به این موضوع هوشیار باشند واجازه ندهند که رسانه ها و خبرنگاران فارسی زبان وابسته به رسانه های بیگانه و سازمان های جاسوسی، از آنها به نام حقوق بشر، موج سبز، یا هر بهانه دیگری سوء استفاده کنند و خط سیاه نمایی و براندازی را دنبال کنند.
ترکیب اعضای موسس این انجمن نشان می دهد که بیش از روزنامه نگاری، به کار سیاسی و ضدیت با جمهوری اسلامی مشغولند ومنافع کشورهای غربی، آمریکا و قدرت های غربی را در نظر دارند و وابستگی زیادی به رسانه های دولتی کشورهای غربی، سازمان های دولتی آمریکایی و انگلیسی و فرانسوی دارند...
هیئت موسس این انجمن آقایان علیرضا نوری زاده، احمد رافت، نیک آهنگ کوثر، هوشنگ اسدی، کامبیز فروهر و روزبه میرابراهیمی و خانم نوشابه امیری هستند.
از ابتدا تشکیل این انجمن تنها خط مشی سیاسی دارد و به جای فعالیت صنفی، به دنبال فعالیت حزبی و سیاسی است و اصلا به وضعیت کار روزنامه نگاران توجه ندارد بلکه تنها بخش خاصی از روزنامه نگاران را که در رسانه های شناخته شده کار می کنند را هدف گرفته است.
احمد رأفت
نکته اصلی این است که این افراد که در خارج به سر می برند تنها از طریق روزنامه نگاری ارتزاق نمی کنند و به خاطر مسائل صنفی در خارج کشور به سر نمی برند بلکه به خاطر مخالفت با نظام یا به دلیل علایق دیگری به خارج رفته اند و در نتیجه موضوع ارتزاق از طریق روزنامه نگاری برای آنها اولویت اول نبوده است بلکه بسیاری از آنها از راه های دیگری تامین درآمد می کنند.
همچنین آن دسته از روزنامه نگاران که معاش آنها به حقوق روزنامه نگاری وابسته است در روزنامه ها، رادیو و تلویزیون دولت های غربی کار می کنند و از طریق منابع دولت های غربی تامین معاش می شوند.
افرادی که تنها در سایت ها و وبلاگ ها فعالیت دارند نیز معاش خود را از راه های دیگری تامین می کنند.
ترکیب اعضای موسس نیز نشان می دهد که بیش از روزنامه نگاری، به کار سیاسی و ضدیت با جمهوری اسلامی مشغولند ومنافع کشورهای غربی، آمریکا و قدرت های غربی را در نظر دارند و وابستگی زیادی به رسانه های دولتی کشورهای غربی، سازمان های دولتی آمریکایی و انگلیسی و فرانسوی و... دارند.
نکته جالبی که به عنوان اولین شرط در فرم عضویت آمده از روزنامه نگار متقاضی می خواهد که فایل قرارداد کاری یا توضیح وضعیت کنونی کاری خود را که الزامی است، ارسال نماید. در حالی که بسیاری از روزنامه نگاران در فضای مجازی و دیجیتالی کار می کنند و قرارداد خاصی برای اشتغال خود ندارند.
نکته دیگر این است که در میان صدها نفری که به شکل حرفه ای در خارج از کشور به کار روز نامه نگاری مشغولند تنها تعداد بسیار اندکی از آنان از راه خبرنگاری، حقوق و یا دستمزد دریافت می کنند و معیشت آنها به حقوق روزنامه نگاری وابسته است و دارای قرار داد کاری هستند. عده ای از افراد اپوزیسیون نیز با انگیزه سیاسی و فشار بر جمهوری اسلامی، در کنار شغل واقعی خود به کار روزنامه نگاری مشغولند و درآمد اصلی آنها از راه دیگری تامین می شود و به معنای واقعی روزنامه نگار نیستند بلکه در رسانه ها راهی برای جستجوی اهداف خود یافته اند.
مدیران، گردانندگان، گزارشگران و نویسندگان رادیو و تلویزیون های ماهواره ای و همچنین یکصد سایت اول اپوزیسیون، عملا شغل اصلی دیگری غیر از روزنامه نگاری و رسانه دارند و از محل درآمد و کسب و کار خود، برای گردش کار روزنامه و رسانه هزینه می کنند.
این چند نفر هیئت موسس یعنی خانم نوشابه امیری و آقایان علیرضا نوری زاده، احمد رافت، نیک آهنگ کوثر، هوشنگ اسدی، کامبیز فروهر و روزبه میرابراهیمی، اگرچه همگی در برابر کار روزنامه نگاری پول دریافت می کنند و روزنامه نگار محسوب می شوند، اما از منابع دیگری نیز کمک مالی دریافت می کنند و در کنار قرارداد کاری با بنگاه های خبری دولتی و خصوصی، از حمایت های مالی دولت ها نیز برخوردار هستند. براین اساس خود موسسان نیز تنها از محل روزنامه نگاری ارتزاق نمی کنند.
به عبارت دیگر، هیچ تعریف مشترکی برای اعضای خود ارائه نداده اند و قادر نیستند به یک تعریف مشترک برسند و اگر منظور آنها تنها رادیو، روزنامه و تلویزیون های اپوزیسیون باشد، به این معنی است که به دنبال تشکیل انجمنی هستند که بتوانند مخالفان نظام جمهوری اسلامی را دور هم جمع کنند و همان طور که انجمن صنفی روزنامه نگاران ایران در داخل کشور به دنبال کارهای سیاسی بود و منافع صنفی اعضای خود را دنبال نمی کرد و تمام سفرهای مطبوعاتی را اعضای هیات مدیره مانند مزروعی و ارغنده پور استفاده می کردند، در خارج کشور نیز ضد انقلاب به دنبال تشکیل محلی است که به نام روزنامه نگاران، عده ای را دور هم جمع کنند تا اهداف خود را دنبال نمایند.
در شرایطی که اعضای هیات موسس، بارها ضدیت خود را با نظام نشان داده اند و وابسته به دولت های غربی هستند، معلوم است که هدف آنها اصولا روزنامه نگاران فارسی زبان خارج کشور نیست بلکه به دنبال کارکرد سیاسی این انجمن هستند، کار این عده وابسته به دولت های غربی و منابع بودجه ای آنها است. به عنوان مثال نوری زاده، میر ابراهیمی و احمد رافت با صدای آمریکا همکاری دارند و از منابع آن بهره مند هستند.
همچنین بخشی از روزنامه نگاران از منابع غیر روزنامه ای و رسانه ای ارتزاق می کنند و تعدادی نیز به رسانه های دولتی آمریکا وآلمان و فرانسه و بریتانیا وابسته هستند و قرارداد کاری با صدای امریکا، بی بی سی، رادیو فردا، دویچه وله، رادیو فرانسه، سایت روز و زمانه دارند که خط مشی آنها کاملا مشخص و در راستای مخالفت با نظام است و میزان وابستگی معیشت این روزنامه نگاران به منابع دولت های غربی زیاد است.
از دید این چند نفر هئیت موسس یعنی خانم نوشابه امیری و آقایان علیرضا نوری زاده ،احمد رافت ،نیک آهنگ کوثر ،هوشنگ اسدی، کامبیز فروهر و روزبه میرابراهیمی که همگی در برابر کار روزنامه نگاری پول دریافت می کنند و قرار داد کاری با بنگاههای خبری دولت ها دارند، بسیاری فاقد شرایط عضویت شناخته می شوند، چرا که بطور مثال آنان قرارداد کاری با صدای امریکا، رادیو فردا، دویچه وله، رادیو فرانسه، سایت روز و زمانه ندارند!
اشکال جدی دیگری در فرم عضویت وجود دارد که از متقاضی امضاء می گیرند که : من اساسنامه و آییننامه پذیرش را خواندهام و آن را میپذیرم. این بند هم کاملا غیر دمکراتیک و انحصارطلبی است زیرا هئیت موسس موقتی است و بعد از تشکیل مجمع عمومی،باید اساسنامه را تنظیم و تصویب کنند نه این که هفت نفر به جای صدها نفر تصمیم بگیرند.
از آن جا که این هفت نفر تنها به ملاحظات سیاسی خود توجه داشته اند اصلا فکر نکرده اند که تعریف روزنامه نگار در خارج کشور چیست؟ مشکل کجاست ؟ خبر چیست و خبرنگار کیست؟ و شرایط سیاسی و وضعیت خبرنگاران مهاجر کدام است ؟ و تفاوت خبرنگار حرفه ای با ژورنالیست در کجاست ؟
فتنه پیچیده و عمیق سال 88 با لایههای تو در تو، گر چه در لوای سالیان متمادی برنامه ریزی عملیاتی و امنیتی شکل گرفت اما به هر دلیل بخش هایی از سیستم اطلاعاتی ما با وجود تلاش بی نظیر و شبانه روزی به دلیل عمق سنگین فتنه در برخی حوزهها از طراحی های فتنهگران جا ماند و نتوانست به صورت جدی و همه جانبه و در موعد خاص خود، برخی فتنهگریها را پیش بینی کرده و همچون طبیبی حاذق آن را درمان کند.
گر چه بلافاصله پس از وقوع و بروز این فتنه، دستگاههای ذیربط سیاسی و اطلاعاتی وارد ماجرا شده و با سوار شدن بر اطلاعات و محصور کردن دشمن و البته با کمک مردم، غائله خیابانی فتنه براندازانه 88 را مهار کنند اما همه متفق القولند که لایههای بیرونی و خارجی فرماندهی این فتنه همچنان فعال هستند و به دلیل عمق کینه ورزی شان با نظام اسلامی و البته فرمانبری شان از دستگاههای امنیتی و جاسوسی استکبار، دست از فتنهگری علیه نظام بر نخواهند داشت.
هفتههای گذشته اما خبری در رابطه با دستگیری هایی در حوزه برخی روزنامهنگاران وابسته به جریان بیرونی فتنه در فضای سیاسی کشور پیچید؛ این خبرها که بلافاصله از سوی رسانههای شبکه استعماری نظیر BBC، رادیو فردا، رادیو زمانه و ... به صورت دقیق و جزئی منتشر می شد و آن را سیاسی، انتخاباتی و غیر حقوقی لقب می دادند باعث شد تا نگاهها به سمت واقعیت این دستگیری ها متمرکز شود و این دستپاچگی رسانههای دشمن حکایت از به دست گرفتن ابتکار عمل توسط وزارت اطلاعات در مقابله با فتنهای بود که آنها برنامه ریزی کرده بودند.
رله کردن خطوط سیستم غرب از سوی داخلی ها
این خط تا جایی دنبال شد که برخی نمایندگان مجلس نیز به کمک رسانههای ضد انقلاب و رلهکننده به همان خط خبری پیوسته و به دشمنان سوژه تبلیغاتی علیه نظام اسلامی می دادند. در این میان احمد بخشایش اردستانی عضو کمیسیون امنیت ملی یکی از دستور جلسههای این کمیسیون را موضوع رسیدگی به پرونده روزنامهنگاران بازداشت شده عنوان می کند؛ او به «شرق» می گوید: «در حال حاضر اطلاعات ما درباره دستگیریهای صورت گرفته کامل نیست اما مجلس پرونده بازداشت روزنامهنگاران را پیگیری خواهد کرد؛ در پرونده ستار بهشتی هم ابتدا گفتند که گروهی از فتنه سبز ستار بهشتی را کشتهاند تا به مطامع خود برسند! اما این مسأله به نظر برخی نمایندگان بعید می آمد». علی مطهری نیز با حمایت جدی از شبکه رسانهای وابسته به سیستم اطلاعاتی غرب در داخل با انجام مصاحبههای متعدد با رسانههای داخلی فتنه نظیر بهار و شرق حتی خبر از احتمال استیضاح وزیر اطلاعات داد و این دستگیری ها را زیر سؤال برد؛ او در گفتوگو با روزنامه بهار اعلام کرد: «بازداشت روزنامهنگاران دلیل موجهی ندارد». بهار که در مقدمه مصاحبه خود با مطهری در حالی که تنها 10 روز از بازداشتها گذشته بود، اعلام می کرد به دلیل آنکه دادگاهی برای متهمان برگزار نشده این دستگیری ها فاقد توجیه است، نوشت: بیش از 10 روز از بازداشت...، اما با این حال هنوز اتهام 16 روزنامهنگار بازداشت شده در هیچ دادگاهی بررسی و اثبات نشده است.
نوشته شده توسط سرباز ولایت در 14 / 12 / 1391برچسب:ضرب شست وزارت اطلاعات,روزنامه نگاران وابسته,بی بی سی فارسی,جاسوسی انگلیس, ساعت |
لينک ثابت |
|
|
|
به گزارش مؤسسه راهبردی دیدهبان، پس از رسوایی بزرگ سلطنتطلبان فراری در اروپا و به خصوص تجمع کمتعداد در مقابل سفارت جمهوری اسلامی در سوئد، جیرهخواران ربعپهلوی که پیش از مراسم امیدهای سلطنتطلبان خطاب شده بودند، پس از افتضاح به بار آمده به شدت از سوی سران سلطنتطلب مقیم آمریکا مورد سرزنش قرار گرفتند.
پادوهای ربعپهلوی که از این انتقادات سرخورده شدهاند ضمن ترک مراوده با ولینعتمان خود طی نامهای محرمانه به ربعپهلوی از وی درخواست کردند تا در این لحظهی حساس که آماج حملات، سرزنشها و متلکگوییها از سوی انجمنهای پادشاهی سراسر دنیا قرار گرفتهایم شما میتوانید با عنایت ویژه خود به پادوهایتان و درج نام حزب رستاخیز نوین در شورای به اصطلاح ملی مشت محکمی خواهد بود بر دهان یاوهگویانی که جیرهخواران شما را به باد انتقاد گرفتهاند. ربعپهلوی نیز پس از مشاهده ریزش شدیدی که در شورای به اصطلاح ملی صورت گرفت و بازار کسادی که اخیراً شاهدش بوده به سرعت درخواست حزب رستاخیز نوین ـ بخوانید نام دیگر گروهک تروریستی انجمن پادشاهی ـ را لبیک گفته نام این به اصطلاح حزب را در لیست قرار داد.
اما این اقدام ربعپهلوی صدای سلطنتطلبان ورشکسته را درآورد. در همین راستا همایون نادریفر طی تماس تلفنی با دخی عبدی اینچنین علیه اقدام ربعپهلوی لب به اعتراض میگشاید: «چرا تبلیغ سازمانی!! را میکنید که حتی نمیتواند 20 نفر را زیر پرچم شیر و خورشید جمع کند. با این کار شما آبروی سلطنت را بردهاید. تجمع زیر بیستهزار نفر شایسته پهلوی نیست.» دخی عبدی نیز اینچنین جواب نادریفر را میدهد: «قرار نیست ما از آرزوهایمان صحبت کنیم. واقعیت موجود همین است.»
لازم به ذکر است که چندی پیش گروهک تروریستی انجمن پادشاهی طی فراخوان گسترده و با دادن وعدههایی چون پارتی شبانه و دختران بدکاره تلاش کردند تا به سفارت جمهوری اسلامی در استکهلم حمله کنند. اما استقبال از این فراخوان سلطنتطلبان به قدری سرد صورت گرفت که به جز انتشار چند عکس که در آن تعداد شرکتکنندگان به انگشتان یک دست هم نمیرسید برداشت دیگری نکردند.
همچنین باید خاطر نشان کرد که سایت صهیونیستی بالاترین نادریفر را عامل جمهوری اسلامی معرفی کرده بود. نوشته شده توسط سرباز ولایت در 13 / 12 / 1391برچسب:دخی عبدی,همایون نادری فر,شورای ملی,سازمان رستاخیز نوین,تلویزیون ایران آریایی, ساعت |
لينک ثابت |
|
|
|
«از آنجا که همگان ضعف های اپوزیسیون را به خوبی می شناسند امیدوارم نوشته حاضر مورد استفاده کیهان شریعتمداری قرار نگیرد تا ضعف های اپوزیسیون را دوباره برشمرد.»
«ناصر- م» از عناصر ضد انقلاب خارج نشین با درج این مطلب در پایگاه اینترنتی خودنویس نوشت: سال گذشته مردم ایران به فراخوان خانواده های زندانیان سیاسی هیچ اعتنایی نکردند... چرا رژیم اسلامی می تواند مردم را به پای صندوق های رای بکشاند اما اپوزیسیون نتوانسته مردم را به سوی خود جلب کند؟ چرا در حالی که 90روز دیگر انتخابات برگزار خواهد شد، نیروهای اپوزیسیون نباید یک آلترناتیو جامع و مانع داشته باشند. درد بسیار عمیق کنونی ما در این است که نیروهای اپوزیسیون در 34 سال گذشته موقعیت رژیم را تحکیم کرده اند و دیگر نزد مردم اعتباری ندارند و به سختی اعتماد آنان را به دست می آورند.
یادآور می شود نویسنده چند سال پیش به طور علنی از حمله رژیم صهیونیستی به ایران حمایت کرده بود. «ناصر- م» شهریورماه گذشته نیز در سایت گویا نیوز، اپوزیسیون را متهم به بی عرضگی کرده و نوشته بود: «گروه های رنگارنگ اپوزیسیون در خارج بیشتر به فکر نیازهای خود هستند تا مبارزه. کجایند همه آن نیروهای سیاسی که کشور را به مقصد مبارزه ترک کردند و حالا در خارج اتراق کرده و مشغول گشت و گذار هستند؟ 90درصد آنها که به خارج آمده اند، حالا به جمهوری اسلامی رفت و آمد دارند و درد مخالفان را مدت هاست که فراموش کرده اند.»
وی می افزاید: من از این خیلی دلم می سوزد که اپوزیسیون به بی عرضگی کامل رسیده است. اکتبر سال 1985 تازه از ایران به برلین غربی آمده بودیم و حداکثر اقامتمان را در آلمان پنج سال ارزیابی کرده بودیم. بیش از حد امیدوار بودیم که در آینده نزدیک باز خواهیم گشت. همه همت خود را معطوف کرده بودیم که بیشتر علیه رژیم مبارزه کنیم و حکومت هرچه زودتر سرنگون گردد و هرچه سریع تر به وطن بازگردیم. هیچ علاقه ای به فراگیری زبان آلمانی از خود نشان نمی دادیم. آنها هم که زبان آلمانی را یاد می گرفتند؛ بعضی ها آنها را مسخره و لیبرال خطاب می کردند! نوشته شده توسط سرباز ولایت در 12 / 12 / 1391برچسب:ضد انقلاب,کیهان,اپوزیسیون,آلترناتیو, ساعت |
لينک ثابت |
|
|
|
خبرگزاری فارس: دبیر شورای عالی امنیت ملی با بیان اینکه ما باید نیاز خود را برطرف کنیم، تصریح کرد: هر آنچه نیاز داشته باشیم تولید میکنیم؛ غنیسازی اورانیوم چه ۵درصد و چه ۲۰درصد
وی ضمن قدردانی از دولت قزاقستان برای میزبانی مذاکرات و قدردانی از ملت قزاقستان و شخص نظربایف برای توجه ویژه به این گفتوگوها گفت: ایران شش ماه پیش در مسکو طرح جامعی را برای گفتوگوها اعلام کرد، این طرح 5 محور برای همکاریها داشت و قرار شد این طرح بررسی و به ما پاسخ داده شود.
جلیلی افزود: روز گذشته طرف مقابل در پاسخ به پیشنهادات و طرح ایران، پیشنهاداتی را ارائه کرد که ناظر بر برخی محورهای طرح پیشنهادی ایران بود.
وی گفت: برخی نکات در این پاسخ نسبت به قبل واقع بینانهتر بود و سعی شده بود که در برخی موارد به دیدگاههای ایران نزدیک شود که این را مثبت تلقی میکنیم. اگرچه تا رسیدن به نقطه مطلوب فاصله زیادی داریم.
دبیر شورای عالی امنیت ملی اضافه کرد: 1+5 پیشنهاد کرد گامهای ملموسی برای شش ماه آینده و در جهت اعتمادسازی برداشته شود و پیشنهاداتی در این زمینه ارائه شد.
دبیر شورای عالی امنیت ملی اضافه کرد: تأکید ایران بر متوازن و هم زمان بودن گامها بود و اینکه پیشنهادات نباید نافی حقوق ایران باشد.
وی افزود: قرار شد در تاریخ 27 و 28 اسفند جلسه کارشناسی در شهر استانبول و 16 فروردین جلسه سیاسی با 1+5 مجددا در آلماتی برگزار شود.
جلیلی خاطرنشان کرد: این گفتوگوها را گامی مثبت میدانیم که میتواند با رویکردی سازنده و برداشته شدن گامهای متقابل تکمیل شود.
نوشته شده توسط سرباز ولایت در 9 / 12 / 1391برچسب:مذاکرات هسته ای,نشست خبری دکتر جلیلی,حق مسلم ایران, ساعت |
لينک ثابت |
|
|
|
به نقل از ما هستیم، "داریوش سجادی" فعال رسانه ای خارج از کشور در وبلاگ خود نوشت:
امروز بعد از مدت ها داشتم یکی از برنامه های بی بی سی فارسی را می دیدم که ملاحظه کردم مجری برنامه «به عبارت دیگر» در اوج اعتماد به نفس ابراز می داشت که ایشان و کلیه مجریان بی بی سی در ارائه برنامه کاملا بی طرف و حرفه ای عمل می کنند در عین حالی که از هر گونه انتقاد کارشناسانه استقبال می کنند!
آقای سجادی می نویسد: هر چند بی بی سی بعد از انتشار سلسله مطالب انتقادی اینجانب طی ۴ سال گذشته اقدام به بایکوت اینجانب کرد اما برای اثبات میزان صداقت ایشان اعلام می دارم ضمن به رسمیت شناختن بایکوت بی بی سی، شخصاً حاضرم در وبلاگ خود یا در صفحه فیس بوکم، میزبان خانم ها و آقایان ایرانی شاغل به خدمت! در بی بی سی (از صادق صبا به پایین) باشم و تنها با ۵ سوال ثابت کنم ایشان نه بی طرف اند و نه حرفه ای و نه انتقادپذیر.
این گوی و این میدان.
این فعال رسانه ای ساکن امریکا همچنین ابراز می دارد: البته هم بنده تا آن اندازه ساده لوح نیستم و مطمئناً و بالتبع دیگر دوستان نیز فاقد ساده لوحی اند چنانچه تصور کنند از این فراخوان استقبال شود.
آقای سجادی می آورد: بی انصاف ها تا آن اندازه هم مروت ندارند که ضمن حرفه ای نبودن و بی طرف نبودن و انتقادناپذیر بودن لااقل مخاطب را «گاو» فرض نکنند! به همان انتقادات سابق بنده و نوع واکنش کارمندان بی بی سی رجوع فرمایید مسئله روشن می شود.
نوشته شده توسط سرباز ولایت در 8 / 12 / 1391برچسب:داریوش سحادی,صادق صبا,بی بی سی فارسی,کارمندان بی بی سی,, ساعت |
لينک ثابت |
|
|
|
محمد نوری زاد کارگردان، فیلمنامه نویس و روزنامه نگار ایرانی در مطلبی که در وبلاگ خود منتشر کرده است، به وضعیت اکنون ایران و پیش از انقلاب اشاره کرده و نوشته است: «کاش انقلاب نمی کردیم».
در بخشی از نامه نوری زاد در خصوص انقلاب مردمی ایران آمده است: دگرگونی های ناگهانی – بی آنکه از رشد و پختگیِ جمعی بهره مند باشند – هدر دهنده ی سرمایه های ملی اند. این دگرگونی های ناگهانی، هم جمعیت نخبگان و شایستگان را از پا در می آورند و به حاشیه می برند، و هم اندوخته های ملی و مالی کشور را ضایع می کنند.
او با مطرح کردن این سوال که براستی اگر در سال پنجاه و هفت انقلاب نمی کردیم، اکنون – در سال نود و یک شمسی – در کدام نقطه و در کجا ایستاده بودیم؟ چنین پاسخ داده است: اگر انقلاب نکرده بودیم، امروز حداقل پنج نیروگاه هسته ایِ پیشرفته در پنج نقطه از کشورمان دایر بود. این نیروگاهها با آنکه پیمانکارانشان آلمانی ها و ژاپنی ها بودند، علاوه بر تامین برق، سطح علمی ما را خواه ناخواه ارتقا می بخشیدند.
سطح علمی ایران
نوری زاد در ادامه پاسخ به این سوال افزوده است: ''اگر انقلاب نشده بود، امروز وزنِ علمیِ دانشگاههای ما در مقایسه با دانشگاههای مطرح خاورمیانه و حتی شرق آسیا، از رتبه و اعتبار قابل اعتنایی برخوردار بود. همچنانکه میانگین سطح علمی دانشگاههای تهران و شریف (آریامهر) و شیراز و اصفهان و مشهد و تبریزدر سال پنجاه و شش بسیار فراتر از سطح علمی دانشگاههای مطرح منطقه بود.''
سطح صنعت
نوری زاد معتقد است که اگر انقلاب ایران صورت نگرفته بود، هم اکنون سطح صنعت در این کشور بالاتر بود. او در این باره نوشته است: اگر انقلاب سال پنجاه و هفت صورت نمی پذیرفت، سطح صنعت ما با عنایت به شتابی که تا سال پنجاه و هفت گرفته بود، ایران را در تراز کشورهایی چون کره ی جنوبی، و حتماً برتر از ترکیه ی فعلی قرار می داد.
صنایع نظامی
نوری زاد معتقد است که اگر در ایران انقلاب نمی شد، سطح صنایع نظامی این کشور هم اکنون بالاتر بود: اگر انقلاب نمی شد صنایع نظامی ما با همه ی وابستگی اش به آمریکا، کیفیت مطلوب تری می داشت. حداقل این که از صنایع کم کیفیت چینی و کره ای (شمالی) برتر بود. با کارشناسانی که همان صنایع را پشتیبانی می کردند. و با این ترجیح که "مشکل قطعات یدکی نیز نمی داشتیم. هم درصنایع نظامی و هم در سایر صنایع" .
امریکا از این وابستگی در زمینه های مختلف سیاسی، اقتصادی، نظامی و استراتژیک بهره می برد. بر اساس دکترین نیکسون، ایران به ژاندارم امریکا در منطقه تبدیل شد.هدف این دکترین بهره گیری از قدرت های منطقه ای برای حمایت از منافع بین المللی امریکا و سایر کشورهای غربی در مقابل شوروی ها بود. در نتیجه، نیکسون با فروش هر نوع تسلیحات مرسوم به ایران موافقت کرد و در اواسط دهه 1350 ایران به بزرگ ترین خریدار تسلیحات امریکایی تبدیل شد.از سال 1950 تا زمان سقوط شاه، ارزش قراردادهای خرید تجهیزات و خدمات نظامی ایران از امریکا حدود 20 میلیارد دلار رسید.
از سوی دیگر، امریکا 40%سهام کنسرسیوم نفتی را به دست آورد و به سرمایه گذاری های گسترده در ایران پرداخت. البته روابط اقتصادی ایران و امریکا در ماهیت امپریالیستی بود، برای مثال ایران در برابر هر دلاری که از تجارت با امریکا به دست می آورد، دو دلار برای کالاهای امریکایی می پرداخت.علاوه بر این ها، امریکا و دیگر کشورهای غربی، دست شاه را در سرکوبی مخالفان باز گذارده، در این زمینه نیز رژیم را یاری می دادند.
تصویب و اجرای طرح مصونیت قضایی اتباع امریکایی در ایران، ورود هزاران متخصص نظامی امریکایی و سلطه آن ها بر ارتش، مداخله شاه در عمان - ظفار - ، ارسال تجهیزات نظامی از سوی ایران به مراکش، اردن و زئیر، درگیری نظامی ایران در سومالی، عملیات نظامی ایران علیه ناراضیان بلوچ در پاکستان و ارسال جت های فانتوم از سوی ایران برای حفظ رئیس جمهور وان تیو (Thieu) در ویتنام جنوبی بخشی از برنامه هایی بود که به دستور آمریکا و در راستای منافع بین المللی این کشور تحقق یافت و ایرانیان را بیش از پیش، به وابستگی شاه به امریکا معتقد ساخت.
از سوی دیگر روابط شاه و اسرائیل یکی از علل مخالفت عمومی با رژیم شاه بود.رژیم شاه، بر خلاف نظر مردم ایران و افکار عمومی مسلمانان، جهان روابطی گسترده با اسرائیل داشت.
شاه 65%نفت مورد نیاز اسرائیل را تامین می کرد.کالاهای اسرائیلی به سوی ایران سرازیر بود، ساواک و موساد همکاری گسترده ای داشتند و آژانس یهود که فعالیت عمده اش مهاجرت دادن یهودیان به فلسطین اشغالی است، در تهران دفتر نمایندگی باز کرده بود...
و اما پاسخ به نامه وی :
اینکه اساسا چرا نوری زاد در سالهای پیش [تا سال 2009] مخالف سرسخت اصلاح طلبان بوده و به ناگاه در صف موافق با اصلاح طلبان ایستاد مشخص نیست، اما نوع نگرش او که در این نامه آورده شده حکایت عدم استقلال فکری و سیاسی و .... وی دارد؛ نوع نگرش محمد نوری زاد نه تنها تکیه و اعتماد به دانشمندان جوان و توان بالقوه داخلی نمی باشد بلکه تماما امید واهی به کمک های کشورهای غربی است که اگر آن کشورها مایل باشند علم و فناوری خود را به ما عرضه کنند! این در حالی است که امروزه کشورهای بسیاری تلاش دارند تا استقلال سیاسی کسب نموده و در سایه باور به توان داخلی و عزم ملی به پیشرفت و ترقی دست یابند.
آیا امثالی چون نوری زاد تاریخ را مطالعه نکرده و درس نگرفته اند!!؟ در دوران منحوس سلطنت پهلوی در ایران اگرچه گفته می شود در صنایع نظامی جزو قدرت های منطقه بودیم اما قدرت نظامی ایران تنها به دست نیروهای غربی امکان پذیر بود و اساسا در صنایع مهم نظامی نیروهای ایرانی نقش تماشاچی را ایفا می نمودند تا ... !
اینکه محمد نوری زاد بر پایه کدام شواهد و دلایل حتی تعداد نیروگاه های هسته ای کشور را در سال 1391 تخمین زده خود جای سوال دارد؛ در مورد رتبه علمی کشور و پیشرفت تکنولوژی آمار و ارقام خود گویای همه چیز است و نیازی به توضیح اضافی نیست.
خدا را سپاس که امثالی چون محمد نوری زاد در چشم ملت خوار و خفیف اند و مسئولیت اجرایی در این آب و خاک بر عهده ندارند؛ اگر همچنان در برخی موارد شاهد عدم پیشرفت هستیم به ناگاه باید این موضوع در ذهن خطور کند که شاید امثالی چون نوری زاد بر صندلی ریاست تکیه زده اند و تفکرشان استقلال طلبی و پیشرفت با تکیه بر نیرو و توان داخلی نیست.
بی شک تصویر ایران در ذهن محمد نوری زاد، دست های دراز شده و وابستگی مطلق به کشورهای غربی است تا اگر آنها بخواهند به ما علم و تکنولوژی عطا کنند، این همه تحقیر در شرایطی است که ما تمام ثروت داخلی مان را (به مانند نفت، معادن و ...) در اختیار آنها قرار داده ایم!/ تمام
نوشته شده توسط سرباز ولایت در 7 / 12 / 1391برچسب:محمد نوری زاد,از انقلاب برگشته,ای کاش انقلاب نمیکردیم,, ساعت |
لينک ثابت |
|
|
|
به گزارش بولتن نیوز به نقل از ما هستیم، به دنبال انتشار مطالب و مقالات در سایت های ضدانقلاب و وابسته به دستگاه های اطلاعاتی آمریکا و انگلیس (صدای امریکا و بی بی سی فارسی) علیه حضرت آیت الله خوشوقت، برخی از عناصر واخورده در اقدامی مشابه اخبار و مقالات سایت های ضدانقلاب را در سایت های خود بازنشر کردند.
محمد نوری زاد گرچه به ساحت روحانی آیت الله خوشوقت توهین نمود اما مردم غیور ایران درس خوبی به او و همراهان و هم فکران او دادند؛ او که حتی در تشخیص چهره ایشان دچار اشتباه شد و نمی دانست که عکس منتشر شده در وب سایت ش مربوط به مجتبی آقا تهرانی است یا آیت الله خوشوقت، بار دیگر به نافهمی و نادانی خود اعتراف کرد. نوشته شده توسط سرباز ولایت در 6 / 12 / 1391برچسب:گاف محمد نوری زاد,توهین به آیت الله خوشوقت توسط نوری زاد,, ساعت |
لينک ثابت |
|
|
|
رها ابریشمی: آقای بهشوت؛ امروز می خوایم با شما در خصوص اینکه شبکه های ماهواره ای از کجا پول میارن تا برنامه پخش کنن، صحبت کنیم.
* سوژه بهتر پیدا نکردی؟! خب همه می دونن بودجه بی بی سی از کجا میاد!
- از کجا میاد؟!
* صبا، دوست پولداری داشت، در هنگامی که در بستر بیماری بود یک وصیت به صبا کرد و گفت: "خواهشا همه دارایی های من رو در راستای!"
- در راستای چی؟! ... چرا جمله تون رو ادامه نمی دین؟!
* خب ایشون نتونست جمله اش رو تموم کنه و متاسفانه فوت شد!
- بعدش؟!
* صبا با خودش نشست و فکر کرد که منظور دوستش در راستای چی می تونسته باشه؛ و با شناختی که از دوستش و همچنین خودش داشت، اموال اون رو در راستای دشمنی با ملت ایران خرج کرد.
- یعنی شما هیچ بودجه ای از دولت انگلیس دریافت نمی کنین؟!
* منکه بهت جواب دادم؛ هر چی داریم از همین انگلیس داریم!
- منکه گیج شدم! میشه اسم دوست صبا رو بگید؟! همونی که فوت شد و ارثش رو داد به صبا!
* ایشون شوهر ملکه انگلیس بود. البته نمی دونم شوهر چندمش! اون پیرزن خیلی اذیتش کرد.
- شما خبر دارید شبکه "من و تو" اینهمه پول رو از کجا میاره؟! این شبکه غیر از حقوق و دستمزد عواملش، سالیانه 5میلیارد تومن فقط برای اجاره کانال هاش روی ماهواره ها پرداخت میکنه؛
* آگهی میگیره! اونها مستقل هستن!
- همین حرف ها رو می زنی که بهت میگن بهشوت! شوت بازی درنیار! راستشو بگو!
* اون بیچاره ها صبح تا شب می رن کار می کنن بعد میان مجانی واسه ایرانی های داخل وطن برنامه پخش می کنن! فقط و فقط دلیلش هم اینه که عاشق چشم و ابروی هموطنانشون هستن!
- امروز فکر کنم حالت خوش نیست؛ گرفتی ما رو؟!
* باشه! راستشو بگم بیخیال ما میشی؟! بعدش نمی پرسی این شبکه "ایران فردا" بودجه اش رو از کجا میاره؟!
- نه! نمی پرسم! بگو!
* شبکه من و تو رو دنگی دونگی راه اندازی کردن! یکمش رو انگلیس میده، یکم دیگه اش رو امریکا، بخشی اش رو هم اسرائیل میده!
- ممنون! بذار یک سئوال دیگه هم بپرسم بعدش با بیننده ها خداحافظی کنیم. شبکه کانال وان از کجا پول میاره که بتونه برنامه پخش کنه؟!
* آخه اینم شد سئوال؟! حالا تو شوتی یا من؟! خب معلومه! این شهرام از صبح تا شب با فروختن هر چیزی که دور و برش می بینه سر مردم کلاه می ذاره و با پول ها هم شبکه اش رو اداره می کنه و هم میره به سفرهای سیاسی اش!! توی هتل های لاس وگاس می رسه!! نوشته شده توسط سرباز ولایت در 5 / 12 / 1391برچسب:شبکه من و تو,شبکه های ماهواره ای,درآمد شبکه های ماهواره ای,شبکه بی بی سی فارسی,شبکه کانال وان , ساعت |
لينک ثابت |
|
|
|
محمد نوری زاد، نویسنده و مستندساز ایرانی که حدود 17 اثر سینمائی و تلویزیونی توسط او تهیه و تولید شده، پس از انتخابات ریاست جمهوری سال 1388 اقدام به نامه نگاری علیه امام خامنه ای می کند؛ در مورد او به دروغ گفته می شود که وی از حامیان سرسخت ولایت فقیه پیش از اغتشاشات سال 1388 بوده ولی پس از آن ماجرا اقدام به نامه نگاری علیه رهبری معظم کرده است! وی در جریان اغتشاشات سال 1388 و پس از آن به طور مکرر اقدام به تماس و دلجویی از سران فتنه کرده به طوری که در یکی از این مراودات «مهدی کروبی» دست نوشته ی که حاوی متن سپاس از نوری زاد می باشد را تقدیم وی می کند.
با اینکه «محمد نوری زاد» چندین بار به دادسرای انقلاب فراخوانده شده و حتی مدت اندکی را در بازداشت بسر برده اما تاکنون حکم مشخصی برای جرایم بیشمار وی از سوی دستگاه قضائی صادر نشده است؛ انتشار نامه ها و مقاله های نگارش شده توسط نوری زاد در شرایطی است که وی چندین بار توسط مقام قضائی توجیه شده ولی با این وجود همچنان به نگارش نامه و حتی ارتباط با محافل ضدانقلاب غربی و نشریات اروپایی ادامه می دهد.
در اذعان عمومی این سوال باقی است که چرا نوری زاد به واسطه نگارش نامه های توهین آمیز و مقاله های ضدانقلابی همچنان آزادانه به فعالیت غیرقانونی خود ادامه می دهد اما شخصی که به «فائزه هاشمی» [تنها به عنوان مثال] توهین کرد بازداشت و روانه زندان شد!!؟ آیا اهمیت موضوع کمتر از مثال ذکر شده است؟
در ادامه خیلی کوتاه به برخی از نامه ها و مقاله های ضدانقلابی نوری اشاره خواهیم کرد، شاید خواست عمومی و انعکاس آن در دیگر سایت ها و نشریات مقدمه ای شود برای برخورد قانونی با شخص «محمد نوری زاد» از سوی دستگاه قضائی کشور؛ درخواست ما اقدام فوری و البته قانونی با محمد نوری زاد از سوی دستگاه قضائی است و هیچگاه راضی به برخورد غیرقانونی و شتاب زده نیستیم!
تشکر «مهدی کروبی» از محمد نوری زاد
سایت شخصی محمد نوری زاد: «شنیده ام که بعضی از نوشته های مرا برای جناب کروبی برده اند و وی با اشتیاق آنها را مطالعه کرده است و خدا قوتی به سمت من حواله فرموده است. به یاد خیرخواهی ها و شجاعت های شیخ مهدی کروبی و همسرصبور وی، و افق های مبارکی که موسوی گرامی و همسر نستوه ایشان نشان ما داده اند.»
محمد نوری زاد در نامه ای دیگر علاوه بر زیر پا گذاشتن رشادت های عموم ملت ایران در جریان انقلاب 57 که به پیروزی انقلاب اسلامی ایران انجامید، آنها را (انقلابیون و روحانیون) عده ای بیسواد و عقب مانده توصیف کرد غافل از آنکه همین ملت با رهبری روحانیون مملکت را از چنگ غربی ها درآوردند و توانستند آن را تا این لحظه حفظ نمایند؛ در موضوعاتی که نوری زاد از آن یاد می کند پیشرفت و توسعه در مقایسه با گذشته غیرقابل توصیف است.
سایت شخصی محمد نوری زاد: «اداره ی کشوری در اندازه ی ایران، با سواد و تجربه ای که روحانیان و حامیانشان نداشتند ممکن نبود. بی سوادیِ مفرطِ انقلابیون در حوزه های مختلف، خلأ تخصصیِ ژرفی در اداره ی کشور پدید آورد. چه در حوزه های سیاسی و بین المللی، و چه امنیتی و اطلاعاتی، و چه نظامی و اقتصادی.
وی در جایی دیگر با وقاحت تمام به تصرف درآمدن سفارت آمریکا توسط دانشجویان انقلابی را اقدامی کودکانه خوانده و به طور غیرمستقیم به رهبر کبیر انقلاب اهانت می کند.
سایت شخصی محمد نوری زاد: «داستانک تسخیر ناگهانی و غافلگیرکننده ی سفارت آمریکا، همه ی انقلابیون ما را به کامِ از پیش مهیایِ خود کشاند. تسخیرلانه ی جاسوسی نیز می توانست یک بازی فکری و کامپیوتری باشد. کودکانی از در و دیوار سفارت بالا می روند و آنجا را اشغال می کنند و به ضرب این فتح الفتوح بی نظیر، آمریکا می شود دشمن، و شوروی می شود رفیق. این بازی کودکانه و از پیش طراحی شده، آنچنان به چهارستون فکری انقلابیون ما چفت بست که باب مذاکره با آمریکا را برای همیشه بست».
وی در خصوص پرونده هسته ای با وجود اینکه به صورت صلح آمیز پیش رفته و می رود بنابر گزافه گویی و دروغ گویی گذاشته و در نهایت دم تکانی برای ضدانقلاب مجموعه اقدامات ایران در خصوص پرونده هسته ای را دستیابی به بمب هسته ای قلمداد می کند. وی با فراموشی مجموعه خرابکاری ها و ترور دانشمندان هسته ای توسط دولت های غربی داستان پرداخت پول توسط ایران را پیش می کشد در حالیکه ایران برای دریافت همان تجهیزات آلوده به دولت های غربی پول پرداخت کرده است ولی...
سایت شخصی محمد نوری زاد: «داستانک تولید بمب هسته ای از همان بازی های کامپیوتری است که از هیجان سرشار است. این که نیروگاه اتمی بوشهر را بازسازی می کنیم. پول بدهید. دادیم. همزمان و پنهانی تأسیسات اتمی علم می کنیم. پول بدهید. دادیم. پنهانی اورانیوم مختصر داخلی را غنی می کنیم. پول بدهید. دادیم. پنهانی بمب اتم می سازیم. پول بدهید. دادیم. و همان بمب اتمی را بر سر اسراییل می کوبیم و از صفحه ی روزگار محو و نابودش می کنیم. پول بدهید. دادیم. به این تخیلات می گویند: بازی کامپیوتری.نوری زاد,عروسک خیمه شب بازی,بی توجهی مسئولان,توطئه دشمن,محمد نوری زاد,, ساعت |
لينک ثابت |
|
|