قرارگاه میثم

محمد نوری زاد: ای کاش انقلاب نمی کردیم! +پاسخ یه نامه وی

محمد نوری زاد کارگردان، فیلمنامه ‌نویس و روزنامه ‌نگار ایرانی در مطلبی که در وبلاگ خود منتشر کرده است، به وضعیت اکنون ایران و پیش از انقلاب اشاره کرده و نوشته است: «کاش انقلاب نمی کردیم».

در بخشی از نامه نوری زاد در خصوص انقلاب مردمی ایران آمده است: دگرگونی های ناگهانی – بی آنکه از رشد و پختگیِ جمعی بهره مند باشند – هدر دهنده ی سرمایه های ملی اند. این دگرگونی های ناگهانی، هم جمعیت نخبگان و شایستگان را از پا در می آورند و به حاشیه می برند، و هم اندوخته های ملی و مالی کشور را ضایع می کنند.

او با مطرح کردن این سوال که براستی اگر در سال پنجاه و هفت انقلاب نمی کردیم، اکنون – در سال نود و یک شمسی – در کدام نقطه و در کجا ایستاده بودیم؟ چنین پاسخ داده است: اگر انقلاب نکرده بودیم، امروز حداقل پنج نیروگاه هسته ایِ پیشرفته در پنج نقطه از کشورمان دایر بود. این نیروگاهها با آنکه پیمانکارانشان آلمانی ها و ژاپنی ها بودند، علاوه بر تامین برق، سطح علمی ما را خواه ناخواه ارتقا می بخشیدند.
 
سطح علمی ایران
نوری زاد در ادامه پاسخ به این سوال افزوده است: ''اگر انقلاب نشده بود، امروز وزنِ علمیِ دانشگاههای ما در مقایسه با دانشگاههای مطرح خاورمیانه و حتی شرق آسیا، از رتبه و اعتبار قابل اعتنایی برخوردار بود. همچنانکه میانگین سطح علمی دانشگاههای تهران و شریف (آریامهر) و شیراز و اصفهان و مشهد و تبریزدر سال پنجاه و شش بسیار فراتر از سطح علمی دانشگاههای مطرح منطقه بود.''

سطح صنعت
نوری زاد معتقد است که اگر انقلاب ایران صورت نگرفته بود، هم اکنون سطح صنعت در این کشور بالاتر بود. او در این باره نوشته است: اگر انقلاب سال پنجاه و هفت صورت نمی پذیرفت، سطح صنعت ما با عنایت به شتابی که تا سال پنجاه و هفت گرفته بود، ایران را در تراز کشورهایی چون کره ی جنوبی، و حتماً برتر از ترکیه ی فعلی قرار می داد.
صنایع نظامی
نوری زاد معتقد است که اگر در ایران انقلاب نمی شد، سطح صنایع نظامی این کشور هم اکنون بالاتر بود: اگر انقلاب نمی شد صنایع نظامی ما با همه ی وابستگی اش به آمریکا، کیفیت مطلوب تری می داشت. حداقل این که از صنایع کم کیفیت چینی و کره ای (شمالی) برتر بود. با کارشناسانی که همان صنایع را پشتیبانی می کردند. و با این ترجیح که "مشکل قطعات یدکی نیز نمی داشتیم. هم درصنایع نظامی و هم در سایر صنایع" .
 
امریکا از این وابستگی در زمینه های مختلف سیاسی، اقتصادی، نظامی و استراتژیک بهره می برد. بر اساس دکترین نیکسون، ایران به ژاندارم امریکا در منطقه تبدیل شد.هدف این دکترین بهره گیری از قدرت های منطقه ای برای حمایت از منافع بین المللی امریکا و سایر کشورهای غربی در مقابل شوروی ها بود. در نتیجه، نیکسون با فروش هر نوع تسلیحات مرسوم به ایران موافقت کرد و در اواسط دهه 1350 ایران به بزرگ ترین خریدار تسلیحات امریکایی تبدیل شد.از سال 1950 تا زمان سقوط شاه، ارزش قراردادهای خرید تجهیزات و خدمات نظامی ایران از امریکا حدود 20 میلیارد دلار رسید.
 
از سوی دیگر، امریکا 40%سهام کنسرسیوم نفتی را به دست آورد و به سرمایه گذاری های گسترده در ایران پرداخت. البته روابط اقتصادی ایران و امریکا در ماهیت امپریالیستی بود، برای مثال ایران در برابر هر دلاری که از تجارت با امریکا به دست می آورد، دو دلار برای کالاهای امریکایی می پرداخت.علاوه بر این ها، امریکا و دیگر کشورهای غربی، دست شاه را در سرکوبی مخالفان باز گذارده، در این زمینه نیز رژیم را یاری می دادند.
 
تصویب و اجرای طرح مصونیت قضایی اتباع امریکایی در ایران، ورود هزاران متخصص نظامی امریکایی و سلطه آن ها بر ارتش، مداخله شاه در عمان - ظفار - ، ارسال تجهیزات نظامی از سوی ایران به مراکش، اردن و زئیر، درگیری نظامی ایران در سومالی، عملیات نظامی ایران علیه ناراضیان بلوچ در پاکستان و ارسال جت های فانتوم از سوی ایران برای حفظ رئیس جمهور وان تیو (Thieu) در ویتنام جنوبی بخشی از برنامه هایی بود که به دستور آمریکا و در راستای منافع بین المللی این کشور تحقق یافت و ایرانیان را بیش از پیش، به وابستگی شاه به امریکا معتقد ساخت.
 
از سوی دیگر روابط شاه و اسرائیل یکی از علل مخالفت عمومی با رژیم شاه بود.رژیم شاه، بر خلاف نظر مردم ایران و افکار عمومی مسلمانان، جهان روابطی گسترده با اسرائیل داشت.
 
شاه 65%نفت مورد نیاز اسرائیل را تامین می کرد.کالاهای اسرائیلی به سوی ایران سرازیر بود، ساواک و موساد همکاری گسترده ای داشتند و آژانس یهود که فعالیت عمده اش مهاجرت دادن یهودیان به فلسطین اشغالی است، در تهران دفتر نمایندگی باز کرده بود...
http://jamnews.ir/Images/News/Smal_Pic/22-9-1390/IMAGE634594482599181250.jpg
 
و اما پاسخ به نامه وی :
اینکه اساسا چرا نوری زاد در سالهای پیش [تا سال 2009] مخالف سرسخت اصلاح طلبان بوده و به ناگاه در صف موافق با اصلاح طلبان ایستاد مشخص نیست، اما نوع نگرش او که در این نامه آورده شده حکایت عدم استقلال فکری و سیاسی و .... وی دارد؛ نوع نگرش محمد نوری زاد نه تنها تکیه و اعتماد به دانشمندان جوان و توان بالقوه داخلی نمی باشد بلکه تماما امید واهی به کمک های کشورهای غربی است که اگر آن کشورها مایل باشند علم و فناوری خود را به ما عرضه کنند! این در حالی است که امروزه کشورهای بسیاری تلاش دارند تا استقلال سیاسی کسب نموده و در سایه باور به توان داخلی و عزم ملی به پیشرفت و ترقی دست یابند.
 
آیا امثالی چون نوری زاد تاریخ را مطالعه نکرده و درس نگرفته اند!!؟ در دوران منحوس سلطنت پهلوی در ایران اگرچه گفته می شود در صنایع نظامی جزو قدرت های منطقه بودیم اما قدرت نظامی ایران تنها به دست نیروهای غربی امکان پذیر بود و اساسا در صنایع مهم نظامی نیروهای ایرانی نقش تماشاچی را ایفا می نمودند تا ... !
 
اینکه محمد نوری زاد بر پایه کدام شواهد و دلایل حتی تعداد نیروگاه های هسته ای کشور را در سال 1391 تخمین زده خود جای سوال دارد؛ در مورد رتبه علمی کشور و پیشرفت تکنولوژی آمار و ارقام خود گویای همه چیز است و نیازی به توضیح اضافی نیست.
 
خدا را سپاس که امثالی چون محمد نوری زاد در چشم ملت خوار و خفیف اند و مسئولیت اجرایی در این آب و خاک بر عهده ندارند؛ اگر همچنان در برخی موارد شاهد عدم پیشرفت هستیم به ناگاه باید این موضوع در ذهن خطور کند که شاید امثالی چون نوری زاد بر صندلی ریاست تکیه زده اند و تفکرشان استقلال طلبی و پیشرفت با تکیه بر نیرو و توان داخلی نیست.
 
بی شک تصویر ایران در ذهن محمد نوری زاد، دست های دراز شده و وابستگی مطلق به کشورهای غربی است تا اگر آنها بخواهند به ما علم و تکنولوژی عطا کنند، این همه تحقیر در شرایطی است که ما تمام ثروت داخلی مان را (به مانند نفت، معادن و ...) در اختیار آنها قرار داده ایم!/ تمام
 


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:






نوشته شده توسط سرباز ولایت در 7 / 12 / 1391برچسب:محمد نوری زاد,از انقلاب برگشته,ای کاش انقلاب نمیکردیم,, ساعت | لينک ثابت |